the stars are nice |
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
![]() Click Here for your Free Traffic! یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:, :: 23:38 :: نويسنده : هستی
حقیقت نه به رنگ است و نه بو، نه به های است و نه هو، نه به این است و نه او، نه به جام است و سبو نه مرادم نه مریدم ، نه پیامم نه کلامم، نه سلامم نه علیکم، نه سپیدم نه سیاهم. نه چنانم که تو گویی نه چنینم که تو خوانی و نه آنگونه که گفتند و شنیدی نه سمائم نه زمینم نه به زنجیر کسی بستهام و بردۀ دینم نه سرابم نه برای دل تنهایی تو جام شرابم نه گرفتار و اسیرم نه حقیرم نه فرستادۀ پیرم نه به هر خانقه و مسجد و میخانه فقیرم نه جهنم نه بهشتم چُنین است سرشتم به تو سربسته و در پرده بگویم تا کسی نشنود این راز گهربار جهان را آنچه گفتند و سُرودند تو آنی خودِ تو جان ِ جهانی تو ندانی که خود آن نقطۀ عشقی تو خودت باغ بهشتی نه سرابم نه برای دل تنهایی تو جام شرابم نه گرفتار و اسیرم نه حقیرم نه فرستادۀ پیرم نه به هر خانقه و مسجد و میخانه فقیرم نه جهنم نه بهشتم چُنین است سرشتم به تو سوگند که این راز شنیدی و نترسیدی و بیدار شدی تا بر در ِخانۀ متروک هرکس ننشینی و به جز روشنی شعشعۀ پرتو ِ خود هیچ نبینی و گل وصل نچینی نه که جُزئی نه که چون آب در اندام سَبوئی خود ِ اویی , خود اویی بهخودآی
جمعه 6 مرداد 1391برچسب:, :: 1:3 :: نويسنده : هستی
خدایا سرده این پایین از اون بالا تماشا کن
اگه میشه فقط گاهی بیا دست منو "ها" کن
خدایا سرده این پایین ببین دستامو میلرزه
دیگه حتی همه دنیا به این دوری نمی ارزه
بگو گاهی که دلتنگم از اون بالا تو میبینی
بگو گاهی که غمگینم تو هم دلتنگ و غمگینی
کسی اینجا نمیبینه که دنیا زیر چشماته
یه عمره یادمون رفته زمین دار مکافاته
خدایا وقت برگشتن یه کم با من مدارا کن
شنیدم گرمه آغوشت اگه میشه منم جا کن
نمیدونم این شعر از کیه ولی مال هرکی هست به نظر من فوقولعاده قشنگه.
همیشه با خوندنش آرامش میگیرم.خدا رو نزدیک تر حس میکنم و حس میکنم داره صدامو میشنوه
خدا جونم خیلی دوست دارم.قول میدی هیچ وقت تنهام نذاری...؟
پریشانم چه میخواهی تو از جانم؟! مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی خداوندا! اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی لباس فقر پوشی غرورت را برای تکه نانی به زیر پای نامردان بیاندازی و شب آهسته و خسته تهی دست و زبان بسته به سوی خانه باز آیی زمین و آسمان را کفر میگویی نمیگویی؟! خداوندا! اگر در روز گرما خیز تابستان تنت بر سایهی دیوار بگشایی لبت بر کاسهی مسی قیر اندود بگذاری و قدری آن طرفتر عمارتهای مرمرین بینی و اعصابت برای سکهای اینسو و آنسو در روان باشد زمین و آسمان را کفر میگویی نمیگویی؟! خداوندا! اگر روزی بشر گردی ز حال بندگانت با خبر گردی پشیمان میشوی از قصه خلقت از این بودن، از این بدعت خداوندا تو مسئولی خداوندا تو میدانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است چه رنجی میکشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است دو شنبه 14 شهريور 1390برچسب:خدا,خدای من,خدایم,راز و نیاز,رازونیاز با معبود,نجوا,دعا,ستایش خدا,نیایش, :: 22:15 :: نويسنده : هستی
خدایــم ؛ من که از کوی تو بیرون نرود پای خیــالم ...
چه بــرانی ، چه بــخوانی ، چه به اوجــم برسانی ، چه به خــاکم بکشانی ... نه من آنم که بــرنجم ... نه تو آنی که بــرانی ... جمعه 11 شهريور 1390برچسب:خدا,تماس با خدا,رازونیاز با خدا,شیطان,شیطان لعنتی, :: 20:25 :: نويسنده : هستی
هر روز شیطان لعنتی خط های ذهن مرا اشغال میکند.هی با شماره های غلط زنگ میزند.آنوقت من اشتباه میکنم و او با اشتباه های دلم حال میکند.دیروز یک فرشته به من گفت تو گوشی دل خود را بد گذاشته ای.آنوقت که خدا به تو زنگ زد آخرچرا جواب ندادی؟چرا برنداشتی؟یادش به خیر آن روز ها مکالمه با خورشید دفترچه های ذهن کوچک مرا سرشار از خاطره میکرد.امروز پاره است آن سیم ها که دلم را تا آسمان مخابره میکرد.با من تماس بگیر خدایا...حتی هزار بار.وقتی که نیستم لطفا پیام خود را روی پیغام گیر دلم بگذار
سلام.الان ماه رمضونه و من این ماه مبارک و عزیزو به همه تبریک میگم و امیدوارم لحظه ها رو از دست ندید.واسه ما هم دعا کنید.شاید رو به آسمون دعا بهتر بگیره.آخه ستاره ها مهربونن و دعا ی ما رو به فرشته ها میگن تا اونا هم به خدا بگن.(این اعتقاد منه) امیدوارم هم شما هم خدا از این شعری که میذارم سروده ی خانم عرفان نظر آهاری(شاعر و نویسنده ی محبوبم
زیر گنبد کبود جز من و خدا کسی نبود روزگار رو به راه بود هیچ چیز نه سفید و نه سیاه بود با وجود این مثل اینکه چیزی اشتباه بود زیر گنبد کبود بازی خدا نیمه کاره مانده بود واژه ای نبود و هیچ کس شعری از خدا نخوانده بود تا که او مرا برای بازی خودش انتخاب کرد توی گوش من یواش گفت: "تو دعای کوچک منی" بعد هم مرا مستجاب کرد پرده ها کنار رفت خود به خود با شروع بازی خدا عشق افتتاح شد سال هاست اسم بازی من و خدا زندگی ست هیچ چیز مثل بازی قشنگ ما عجیب نیست بازییکه ساده است و سخت مثل بازی بهار با درخت با خدا طرف شدن کار مشکلی است زندگی بازی خدا و یک عروسک گلی است صفحه قبل 1 صفحه بعد آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
![]() نويسندگان
|